خوب رویان جهان رحم ندارد دلشان

باید از جان گذرد هر که شود عاشقشان

روز اول که سرشتندز گل پیکرشان

سنگی اندر گلشان بود همان شد دلشان

از خانه بیرون می‏زنم اما کجا امشب؟

شاید تو می‏بینی مرا در کوچه ها امشب!

پشت ستون سایه‏ها روی درخت شب

می‏‏جویم اما نیستی در هیچ‏جا امشب