عاشقی ،اوارگی دارد به دل
چه شده؟ ای دل دیوانه باز هوایش کردی؟
با دو چشمان پر از اشک باز صدایش کردی؟
گفته بودم که دلش معدن بی معرفتی ست
تو نشستی و دلت خوش به وفایش کردی؟

تنها نیستم!
از وقتی که رفته ای سایه ام با من است...
آه...
فراموش کردم بگویم... خاطراتت نیز با من هستند...
اما..
خودت کجای این شهر هستی؟
شاید داری به دل دیوانه ی من می خندی؟!!
:حرف آخر
دلم برای دل سنگت تنگ شده... همین!
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۱/۱۱/۲۲ ساعت ۵:۳۵ ب.ظ توسط طاهر ع
|