دلم هوای تو را دارد نفسم
پاک ترین هوای دنیا
همان لحظه ای است
که دلم هوای با تو بودن را میکند
ولی
...............................
مـن امتـحان کـرده ام
آدم پـیــــــر می شود
وقتــــی عزیزش را صــدا می زنـد
و جـوابـــــی نمـی شـنـود
پاک ترین هوای دنیا
همان لحظه ای است
که دلم هوای با تو بودن را میکند
ولی
...............................
مـن امتـحان کـرده ام
آدم پـیــــــر می شود
وقتــــی عزیزش را صــدا می زنـد
و جـوابـــــی نمـی شـنـود
تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب
بدین سان خواب ها را با تو زیبا می کنم هر شب
تبی این کاه را چون کوه سنگین می کند آن گاه
چه آتش ها که در این کوه برپا می کنم هر شب
تماشایی است پیچ و تاب آتش ها خوشا بر من
که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب
مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب
کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی
...که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب
اسوده خاطر باش
به انتهای بودنم رسیده ام
اما
اشک نمی ریزم
پنهان شده ام پشت لبخندی که درد میکند

از یــه جـایــی بـه بعـد
آدم دیگــه دوس نـــداره همــه چــی درســت بشــه
فقــط دلـــش می خواد همـــه چـــی تمــــوم بشـــه
زندگی تموم بشه
شب که می رسد به خود وعده می دهم
که فردا صبح شاید با تو حرف خواهم زد
صبح که فرا می رسد و نمی توانم صدایت را بشنوم
رسیدن شب را بهانه میکنم
و باز شب می رسد و صبحی دیگر
و من هیج وقت نمیتوانم حرف دلم را بزنم
بگذار میان شب و روز باقی بماند
که چقدر
دوستت دارم ن

روز گاریست گرفتار کوی تو ام
فقط دریا دلش آبی تر از من بود و من از دریا
دلم دریا... فقط این را ندانستم !!!
چرا گشتم چنین تنها تر از تنها
به هر آبی شدم آتش... به هر آتش شدم آبی
به هر آبی شدم ماهی ... به هر ماهی شدم دامی
به هر نامحرمی ساقی ... به هر ساقی می باقی
و تو این را ندانستی !!!
چرا گشتم چنین عاصی؟
عاشقام گـوزوم اغلار گولمرم اوزوم اغــلار
درديمی كيمـــــه دئييم اغزيمدا سوزوم اغلار

باقجادان گل قوتاردی قارا زلفيـــــم اغاردی
الله منيـــــــم سوگيمـی گورئسن كيـــم اپاردی
قاليب قولاغيـــم سســـده مـــن بيـــزاراوهوســــده
الله نئـــجه زما نــــــدور او ازاد مــــن قفســـــــده

سوگلوم هارا گئلـــدی آغ گونوم قارا گئلدی
سنــد ن آيری دوشنن اورگيم زارا گئلـــدی

سئومیشم من سنی، ائی ن..... پشیمان دئییلم
سنــدن ال چکســم اولـونجه اگر،اینســان دئییلـم
او وفـــاسیـــز کی، سنیــن له بئله رفتــار ائلـه دی
من بو ایشدن، گوزه لیم، ذره جـه خنـدان دئییلـم
مین اگر دوشمنیم اولسـا، او جفــا پیشــه کیمــی
سنده قورخما، مله ییم، من داها قورخـان دئییلـم
سئویرم من سنی، بی حـد حســاب ائتمــه منی
سندن اوزگه گوزه لیم عشقینــه قوربــان دئییلــم
سن منیــم له اولاجاقســان، نــه قده ر عمـروم وار
سندن اوزگه گـوزه ل عشقینــده نیــگاران دئییلــم

عادت چه طعم تلخی دارد...
وقتی آن را با عشق اشتباه بگیری!
کاش می فهمیدی برای این که تنهایم تو را نمیخواهم ؛
برعکس
برای این که میخواهمت ؛ تـــنـــهایم.
این میدونی یعنی چی؟
یعنی این که تورو واسه خاطر خودت میخوام
یادت اومد؟
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
گل هارو بشمار نازنینم
وقتی که می رفتی، بهار بود
تابستان که نیامدی، پاییز شد
پاییز که برنگشتی، پاییز ماند
زمستان که نیایی، پاییز می ماند
تو را به دل پاییزی ات
فصلها را
به هم نریز

بعضی وقت ها هدیه های جامد کسانی مثل تو......از
دل خودت نرم تر است
مثل تکه کاغذی یا مثل یک اسکناس دو هزاری
می فهمی که چی میکم .میفهمی؟
خواب هاي خوب و بد زياد ميبينم !
و هر شب ...
تو نزديك همان خواب خوبم هستي
فكر ميكنم تا خوشبختي ام يك غلت ديگر مانده ...
و اين غلت هاي لعنتي!!!
من را از خواب بيدار ميكنند هرشب ...
اگر ماه بودم به هرجا که بودم
سراغ تو را از خدا می گرفتم
وگر سنگ بودم به هر جا که بودی
سر رهگذار تو جا می گرفتم
اگر ماه بودی به صد ناز شاید
شبی بر لب بام من می نشستی
وگر سنگ بودی به هرجا که بودم
مرا می شکستی، مرا می شکستی

باز شب ماند و من و این عطش خانگی ام
باز هم یاد تـــــــو ماند و من و دیوانگی ام
اشک در دامنم آویخت کـــــه دریا باشم
مثل چشم تو پر از شوق تماشا باشم